شیشه کثیف یا دستمال کثیف؟ واقعیتی که بزودی برملا می شود

یادداشت/ این روزها تب و تاب فراوانی در پس کوچه های دیارما که خاک محرومیتش به چشم خیلی ها رفت،  ضربان تندتری به خود گرفته است ، سازندگانی فراوان وگوش های بسیار که در سردی زمستان به بیم ها وامید ها در ساعت صفر خیره شده اند،مبحث پر زرق و برق انتخابات که نقل محافل […]

یادداشت/

این روزها تب و تاب فراوانی در پس کوچه های دیارما که خاک محرومیتش به چشم خیلی ها رفت،  ضربان تندتری به خود گرفته است ، سازندگانی فراوان وگوش های بسیار که در سردی زمستان به بیم ها وامید ها در ساعت صفر خیره شده اند،مبحث پر زرق و برق انتخابات که نقل محافل و مجالس شبانه استانمان شده است .

در راس این هرم، چندین چهره ی تاثیر گذار و چندین چهره بی تاثیر در سرنوشت این قافله ،در یک تور به هم تنیده در تردد هستند ، بیم و امید در این اردوگاه بیشتر از هر دوره ای به همدیگر تنه میزنند،تا روز موعد که چه پیش آید .
یکی از سئوالات پر مخاطب این آوردگاه در خصوص کشتی طوفان زده شهرستان گچساران است که هر کسی بنا به مقدرات ذهنی خود پاسخی برای آن می‌تراشد.

بودن یا نبودن مسئله این است ، در شهرستان گچساران به رغم غنی بودن کاسه هر دو طرف منازعه یعنی (اصلاح طلبان و اصول گرایان ) به نسبت دوره های پیشین ، در یک فضای ابری و غبار گرفته ای،  تکنیک و تاکتیک را توامان از هر جنبنده ی انتخاباتی گرفته و به حلقه ای در اتفاقات گذشته گره زده اند که بسیار مورد توجه مخاطبین و شرکت کننده گان در این آوردگاه انتخاباتی شده است .

حلقه گم شده سئوال پر تکرار مردم حضور دوباره غلامرضا تاجگردون در انتخاباتی است که با هیچ کدام از معیارهای سیاسی روز و واکنش نهاد های نظارتی بر منتخب مردم در دوره پیشین جور نیست وچرایی های فراوان بر این اتفاق مستتر است

بدون شک ظاهراً انتخاب افراد تاثیر گذار از جانب مردم برای احراز این مسئولیت تلاشی است مستمر که هم حاکمیت و هم مردم حداقل در این موضوع متفق القول هستند.

اینجا چند سئوال در این خصوص مطرح است ،اول اینکه شرایط نسبت به چهار سال پیش در کدام جبهه تغییر کرده است؟ آیا حاکمیت و مجلس انقلابی از مواضع خود عقب نشینی کرده اند یا نماینده سابق دچار تغییر و تحولی شگرف شده که به این آوردگاه حاضر شده است؟

در چنین شرایطی که از هر دو طرف افراد مقبولی به صحنه انتخابات قدم نهاده اند فرضیه احتمالات رد صلاحیت‌ها که دغدغه جناح های سیاسی بوده و «محض احتیاط »سیاسیون در گذشته را کم رنگ می کند ،سئوال وقتی با اطمینان تر پرسیده می شود که اگر خدای نکرده در برخورد با نماینده سابق در مجلس انقلابی و رد اعتبارنامه ی وی، غرض ورزی بوده،  آیا خسارت وارده به بیت المال وآبروی نظام و مجلسی که رهبری از آن بعنوان مجلس انقلابی یاد کرده اند را چه کسی یا کسانی باید پاسخ بدهند؟

روی دیگر سکه ، اگر غلامرضا تاجگردون و اتهاماتی که منجر به این برخورد شد را داشته،  چرا هیات های اجرایی چنین پروژه ای که مجلس انقلابی را به واکنش سوق داد ندیده و در مراحل اولیه تائید کرده؟

این تناقض آشکار که تا پانزده دی ماه جاری به نتیجه قطعی می‌رسد سوالی است بسیار بزرگ در مسیر اعتماد سازی حاکمیت و مردم در توجیه یا توضیح این رفتار .

من به عنوان یک خبرنگار که شایسته است به مثابه پل بین مردم و مسئولین عمل کنیم،  این ابهام بزرگ را می پرسم  که کدامیک خطا کرده اند وحقوق حقه مردم گچساران را در این آشفته بازار چه کسی نادیده گرفته؟ ایا به نظر شما چنین ظلمی بر مردم قابل گذشت است ؟

من یکی از منتقدین قطعی در دو دوره نمایندگی ایشان بودم،  اما پذیرش اینکه در نظام اسلامی خطای استراتژیک آنهم از سوی قانونگذار و صاحبان قدرت در این حاکمیت به این واضحی صورت پذیرد و حقوق و رای مردم به تمسخر گرفته شده باشند را نه منطقی میدانم و نه می پذیرم  و یا چنانچه خدای نکرده این برخورد جناحی یا سیاسی و بی اساس باشد ، باور آن  تنها یک محصول دارد که باید تا اعلام نتیجه قطعی از سوی شورای نگهبان صبر پیشه کنیم ،ولی خدا نکند روزی مردم نسبت به اولیا و حاکمان خود بی اعتماد شوند.

اردشیر کیانی